شناخت روان‌شناسی رشد

تاثیر شناخت در خودباوری

برای دانستن تاثیر شناخت در خودباوری باید ابتدا دانست که کسانی هستند که انگشت شمارند و می کوشند که دیگران را از آزموده های خویش آگاه ساخته و آدمی را به مقوله شناخت و رهایی یافتن از رنج هستی آگاه سازند. به دنبال پدیده های شناختی هستیم نه ناشناخته ها. لازم است که به ژرفای شناخته ها برویم، خود بخود به دروازه های ناشناخته ها بر میخوریم.

خودباوری به تنهایی می تواند باعث‌ موفقیت یک شخص گردد زیرا این خصوصیت باعث اهمیت دادن به استعداد های ما می شود. برای رسیدن به هدفی که دارید باید به خود و‌ توانایی هایتان باور داشته باشید.

اما سوال پیش می آید که رسیدن به شناخت دقیق از خود چقدر می تواند در خودباوری تاثیر داشته باشد؟ مسلما هرچه بیشتر خود را شناخته و به خصوصیات دقیق از خودتان دست پیدا کنید، بهتر می توانید به خود و‌ توانایی هایتان به باور برسید. برای مثال شما تا زمانی که ندانید چه چیز هایی ناراحتتان می کند و چه چیز هایی خوشحال، چه کار هایی در چه زمان هایی از شما بر می آید و چه خصوصیات مثبت و منفی دارید نمی توانید در موقعیت های مختلف به خودتان باور کنید.

برای رسیدن به این شناخت باید خود را در موقعیت های مختلف بسنجید و به این باور که همیشه جایی برای پیشرفت دارید برسید. شخص خودباور به هیچ شکستی باور ندارد و‌ همواره راه خود را با هر سختی هموار میسازد. شخص خودباور به حتی تمرکز بر بدی هایش به نقاط مثبتی که دارد توجه می کند. پس به نحوی‌ این شخص به شناخت دقیقی از خود برای باور کردن خودش رسیده.

از تاثیر شناخت در خودباوری:

به دوردست ها نباید رفت، می توانیم از نزدیک شروع کنیم، مثل مهرورزی، شاید به جایی برسیم که دلداده و دلبر ناپدید می شوند. گام نخست را برمیداریم و یکمرتبه وارد گام واپسین شدن برای مان معنی ندارد و در این مسیر نگران زمان و مکان هستیم. در واقع چیزی را نباید جستجو کنیم، جستجو کردن همانا و به تأخیر افتادن همان. شناخت و پدیده شناخت در دوره زندگی اتفاق می افتد که دارای امکانات بسیاری است، مثلاً خواهش کردن، زمان را برای ما می آفریند ( در واقع زمان بعد چهارم فضا است ).

زمان که نباشد، خواهش های ما نمیتوانند تکان بخورند و حرکت داشته باشند. در این شناخت تناسب دارد که مواظب بازی ذهن باشیم. برای نمونه اگر در حال شنیدن باشیم خیلی عادی می شنویم و تنها گوشهایمان درگیر شنیدن هستند و این نخستین لایه شنیدن است و میتوانیم بگوییم که بی شک دارم می شنوم، اما تنها گوش ها که ساز و کار بدن ما هستند سرگرم شنیدن می باشند و ممکن است ذهن ما درگیر جای دیگری باشد. اما اگر عمیقاً گوش فرا دادن را انجام دهیم ( ژرفای شنوایی ) میتوانیم کنجکاوانه بشنویم و ذهن ما هم درگیر شنیدن باشد. بنابراین وقتی که سرگرم انجام هر کاری هستیم، به عمق قضیه فرو رویم و هرچه عمیقتر شویم به ناشناخته ها نزدیکتر خواهیم شد.

یادمان نرود نا شناخت ها چیزی بعنوان ضد شناخت نیست

یادمان نرود ناشناخته ها چیزی بعنوان ضد شناخت نیست، چیزی است پنهان در شناخت ها و در واقع شناخت بمعنای یک پرده است. مثل : ” دوستان نا آشنایانی هستند که بعداً آنها را می شناسیم یا بعبارتی دوستان افراد نا شناسی هستند که بعداً نسبت به آنها شناخت پیدا کرده ایم ” . پدیده شناخت می بایست روان باشد و تنها با این شرط است که می توانند رخ دهند.

  اگر کردار آدمی را بعنوان یک شناخت درنظر بگیریم، بدون ما هرگز رخ نخواهد داد  و هیچ چیزی نباید رخ دهد که ما بالادست و کنترل کننده اش نباشیم. شاید در آغاز کار دشواری باشد اما کم کم در پیوند با بازی ذهن و کنترل آن، احساس آزادی بیشتری کرده و حس تازگی لحظه وانهادن کنترل خویش را بیشتر تجربه می کنیم، آنوقت انرژی زیادی را کسب نموده و حتی بیشتر میتوانیم بخندیم، و اندک اندک  که احساس می کنیم ذهن مان چیزی نابود کننده است و ما را به اسارت در می آورد و کنترل می کند.

چه زمانی آگاهی از شناخت به بار می آید؟

ما با گام به گام این موضوع پی می بریم که در یک انفجار ناگهانی، کنش باقی می ماند و واکنش از بین میرود. در این زمان آگاهی به بار می آید، آزادی به بار می آید و آنگاه هشیار میشویم، به عبارتی دیگر ما آگاه هستیم. بدن ما ساز و کار آرام شدن خودش را دارد و زمانی که تن خسته است و روی تخت دراز کشیده است اگر در آنجا حضور نداشته باشیم، بدن ما نمیتواند آرام بگیرد. ما می بایست حضور مؤثر خود را بکار بگیریم و گرنه ساز و کار خودکار بدن نامؤثر می گردد چرا که بدن بدون ما و حضور ما نمیتواند کار کند و نمیتواند بخودی خود به خواب رود و آنوقت خواب از دست می رود، آسودگی از میان میرود زیرا تماس و ارتباط با بدن از دست رفته است.

 ستایش و  مقوله شناخت:

اگر در مسیر زیستن در بیکرانگی زمان و فرو رفتن در ژرفای شناخت پای نهیم، مایه سبکبالی و شادمانی موجود در برکت الهی را نوید می دهیم و به روشن شدگی می رسیم. در کنار ستایش و برجسته نمودن مقوله شناخت در دنیای پر شتاب امروز، ضرورت هایی مانند آگاهی و ناآگاهی، ذهن و بازی ذهن، ارتباطات، مراقبه، شهود، کلید خوشبختی هستی، روانکاوی کلام، کشیدن خط بطلان بر روی گذشته ها، فریاد درمانی، چاکراه ها بعنوان مرکز کانال های انرژی و بسیاری از این بخش ها و دستاورد هایی که دارای ارزش هستند را یافته و اجازه ورود به آنها را داده و با یکی شدن با آنها پیوندی راستین را ایجاد می نماییم.   

درباره ما:     

  روانشناسی رستگارانروشنی وجود  با داشتن تیمی با تجربه در زمینه های گوناگون روانشناسی و روانشناختی از جمله : روانشناسی کودک ،و استعداد یابی فرزندان، مشاوره ازدواج و زناشویی ، حل اختلاف های زوجین  و همچنین در زمینه های متافیزیک مرتبط با پاکسازی و تخلیه ی ضمیر ناخودآگاه ،افزایش سطح انرژی و مدیتیشن , ارتباط با کودک معنوی درون و یا ضمیر ناخودآگاه جمعی چیست و …. فعالیت کرده و در این زمینه از روانشناسان ماهری بهرمند می باشد کافیست با ما تماس بگیرید.

     

اشتراک گذاری :
دیدگاه خود را بنویسید