گره روانی

گره روانی

گره روانی یکی از سخت ترین مشکلات روحی و روانی می باشد که باعث بروز مشکلات زیادی در زندگی می شود به همین دلیل باید هرچه زود تر این گره ها را با بهترین روش از بین ببرید.

گره ها یا همان عقده های روانی چیست؟

گره روانی چیست برای پاسخ به این سوال باید گفت که چه کسی دارای گره روانی است.

فردی را که از گره های روحی رنج می برد و همزمان دنیای روحی دیگران نیز مختل می کند،عقده ای می نامند،این در حالی است که گره ها یا غده ها در اصطلاح تخصصی و حقیقت وجودی خود،ابعادی دارند که پرداخت و بررسی آن ها می تواند جنبه های مختلفی از ظرفیت های روانی بشر را با همه اوج و فرودهایش به نمایش بگذارد.دنیای روانی انسان مثل یک جزیره گنج است. 

پر پیچ و خم،با چشم اندازی محله یک و موانع زیاد،به همین خاطر اغلب انسان ها از خودشناسی که راهی برای گذر از این موانع است،می پرهیزند.
حال آنکه از این موانع و جستجو می تواند همراه با دستاوردهای باشد،بیش از هر چیز لازم است عقده ها و نحوه بروز آنها را بشناسیم.
عقده روانی یا همان گره روانی در اصطلاح تخصصی شامل مجموعه ای از اندیشه،افکار هیجانات ناهشیار حول موضوع واحدی می باشد که در شرایط و موقعیت های مرتبط،در قالب رفتار ها و حالت های خاص بروز می کند.یک عقده روانی زمانی فعال می شود که یک بستر زمینه ساز هیجانی و اخلاقی مرتبط با آن ایجاد شده باشد.

گره روانی

عقده ها از نظر یونگ چیست؟

عقده در نظریه یونگ معادل واژه گذشته است.
همه ما در زندگی تاریخچه و گذشته ای داریم و بدون رودرواسی باید بگوییم که از این منظر همه ماعقده ای محسوب می شویم وقتی ما کودک هستیم.
تصویری از دنیا و نحوه تعامل با آن نداریم،بنابراین بدیهی است که نظرات پدر و مادر با مایه اصلی شکل گیری باورها و دیدگاه ها و نحوه تعامل ما با محیط پیرامونی خواهد شد.

عقده ها از نظر یونگ این است که  ما در کودکی یا دچار عقده مثبت می شویم یا عقده منفی! شاید بهتر باشد یونگ شناسی راهم در حیطه مطالعات مان قرار دهیم.
اگر پدرهای ما طوری زندگی کرده که ما دریافت کنیم دنیا محل جنگ و درگیری است و باید بزنی که نخوری،این باورها در وجود ما نهادینه شده و منجر به شکل گیری یک عده منفی در روان ما خواهد شد.

در مقابل عقد منفی،عقده مثبت هم داریم.
امکان دارد پدر و مادر ما به ما محبت کرده باشند یا هوای ما را داشته باشند و به قول معروف نگذاشته باشند آب در دل ما تکان بخورد.
شاید بگویید خوش به حال آنها که عقده مثبت دارند! ولی نه! اینقدر ها هم خوش به حال این افراد نیست.

چون آن ها نباید به نوع برداشتی که از گذشته شان یا ( همان عقده) در روانشان شکل گرفته،در تصوراتشان این نکته ثبت شده که همه افراد باید به نوعی در خدمت ایشان باشند و آنها را تحویل بگیرند.
به مرور زمان که بزرگ میشوند این حس «خاص بودن» می تواند به روابط آن ها آسیب برساند.

عقده ها از نظر فروید چیست؟

در روانشناسی فروید،عقده ها همیشه خاصیت منفی دارند،چون نتیجه پس زدگی اند و واپس زدگی وسیله رهایی آدمی از تعارض غریزه جنسی با الزامات اخلاقی و اجتماعی حاکم بر انسان است.
در نظریه فروید،وجود غده ها بی استثنا نشان پریشانی و آشفتگی حیات غریزی و نمودار بیماری روانی است و همه عقده ها از نخستین تجارب عاطفی دوران حیات سرچشمه می گیرند که به سبب ناسازگاری با موازین هشیاری سر کوفته و ناخودآگاه گشته اند.

این یک تعریف کامل از عقده ها از نظر فروید می باشد.

داشتن عقده به این معناست که در آدمی چیزی نابسامان و ناسازگار،که به حمل تعارضات و دشواری ها می توان بود، وجود دارد.
اما در عین حال عقد می تواند انگیزه کوشش و تلاش بیشتر آدمی در راه پیشرفت و تعالی شود و فراهم آورنده امکانات تازه برای تکامل و تعالی وی باشد.
بعضی از عقده ها زاده تجارب تلخ و دردناک زندگانی فرد هستند و این همان عقده های ناخودآگاه شخصی هستند که فروید به آن اشاره می کند.

نبض کیهانی :

سایت ما مفاهیم گسترده ای را تعریف کرده و سعی دارد با ارائه اطلاعات درباره ی تجربه های زیسته و یا آرکیتایپ و شخصیت شناسی شما را یک قدم از مشکلات روانی دور کند همچنین با توضیح  سایه شخصیت و یا ناخودآگاه شخصی به شما این امکان را می دهد تا به مشکلاتی مثل گره های روانی و عقده ها دچار نشوید و بهترین سفر قهرمانی خود را در زندگی تجربه کنید.

اشتراک گذاری :
دیدگاه خود را بنویسید