در کارگاه کتاب خوانی مرداب روح ما به صورت گروهی کتاب مرداب روح را می خوانند و به پرسش و پاسخ به حالت صندلی داغ می پردازیم.

کارگاه کتاب خوانی مرداب روح نبض کیهانی:

در این کارگاه کتاب خوانی به تحلیل و بررسی تمام جوانب این کتاب می پردازیم و در این مقاله نبض کیهانی بخش های جذاب کتاب را برای شما بازگو می کنیم:

تاکید این کتاب بر روی اعتراف به اشتباه و پذیرفتن مسئولیت انتخاب هایمان رهایی آور است وقتی که تشخیص می دهیم که گناه کردیم و می پذیریم که هیچ چیز بیرون خود ما نیست این یعنی رشد، هر چیز دیگه ای غیر از پذیرش مسئولیت انتخاب هامون موندن در گذشته است وقتی که رها شدی اونجاست که توسط خدا بخشیده میشی.

همیشه یاد گرفتیم خوب باشیم تا خود واقعیمون باشیم، هر چیزی و بپذیریم تا صادق باشیم، موافقیم تا قاطع و هر لحظه با احساس گناه به خوب بودن و پذیرا بودن و موافق بودن انرژی می دهیم تا خود واقعیمان بودن.

معنای زندگی از دید کتاب مرداب روح:

زندگی هر لحظه فقدان و از دست دادن است از زمانی که از بطن مادر جدا می شویم و یا از دست دادن هایی مثل عزیزان و وابستگی هامون و در نهایت اون چیزی که می مونه ارزشی است که پس از این از دست دادن هاست که بتوانیم از این ارزش ها در زندگی استفاده کنیم.

زمانی می شود از اندوه و غم این فقدان ها رها شد که از کنترل کردن وابستگی هامون رها بشویم و ارزششو بگیریم. اندوه، از دست دادن و خیانت بخش های جدا ناپذیر زندگی هستند و فقط باعث می شوند با آگاه شدن از آن ها سفری را آغاز کنیم.

افسردگی از دید کتاب مرداب روح چیست؟

افسردگی یکی از مرداب های روحی ماست که می گوید وقتی نقابی که به چهره مان می زنیم با آنچه خود واقعی ما و روح ما می خواهد باشد تطابق نداره و اینجاست که باید به هبوط یا عمق وجود رفته و خودمان را پیدا و بازی کنیم.

روح با افسردگی به ما می گوید به عمق وجود خودت برو و خودتو پیدا کن. گفت و گویی که می توان برایش پیدا کرد اینه که من آنچه که در گذشته بودم نیستم و من انتخاب های اکنون خودم هستم، انرژی که در زمان افسردگی از دست می دهیم یه جایی در اعماق وجودمان ذخیره شده است و هیچ وقت از بین نمی رود اما وقتی فکر می کنیم این انرژی از بین رفته دلسرد می شویم.

افسردگی به ما می گوید به اعماق وجودت برو و گوهر درونی خودت را پیدا کن پس بهتر است ما پذیرای افسردگی باشیم.

پیشنهاد مرداب روح برای رشد بهتر:

گاهی لازم است برای اینکه رشد کنیم تعهد های نا به جایی را که در برابر دیگران داریم را زیر پا بگذاریم.

بسیاری از ما برای آن که دچار احساس گناه نشویم می گذاریم دیگران از ما سواستفاده کنند در حالی که غافل از این هستیم که احساسگناه با وابسته نگه داشتن ما به گذشته باعث از بین رفتم حال و آینده می شود حال برای مواجه با این گناه باید مسولیت مان را بپذیریم و در هر گناه انتخاب های نا درستمان را بشناسیم سپس آن ها را ببخشیم و رها کنیم تنها با رها کردن می توان از قید و بند گذشته رها شد و از اضطراب نهفته احساس گناه رهایی یابیم آنگاه می توانیم موضعی آگاه و انتخابی آزاد در زمان حال داشته باشیم.